محل تبلیغات شما

30/فروردین/ 1399  سایت سرزمینما 

تاریخ نویسانی که حق را باطل کرده اند

 

بعضیاز تاریخ نویسان حق را باطل کرده اند!!»

بهقلم: مهرزاد کاظمی (شاعر و محقق(

در درون کوهستان هانژادی است از آهن،

مردمانی دلیر و بیباک

با اعتماد به نفس،در جستجوی آزادی

و همیشه در تکاپویتسخیر سرزمینهای بزرگ۱.

 چندیپیش  کتابی به دستم رسید تحت عنوان تاریخ ایل بختیاری» جالباست!، در ابتدا بهتر است بگویم حقیر تنها  کتاب را میشناسم و حتی هنوز ایننویسنده بزرگوار را نه دیدم  و نه میشناسم، ولی از آنجایی که بر خودم وظیفهمیدانم تا جایی که مطالعاتم اجازه بدهند کتاب را بررسی کنم و حداقل برای خودم همکه شده تصمیم آگاهانه ای درباره مطالب یک کتاب بگیرم وناآگاهانه تسلیم مندرجات یککتاب نشوم مبحث مختصری را میگویم، حال که می گویندتاریخ گذشتگانتبصره آیندگان است و اخبار سلف تذکار خلف است۲» نیکاست که نکته هایی را برای یادآوری بر این اثر بیان کنم.

 بامشاهده و بررسی دقیق این اثر در همان ابتدا متوجه می شویم کتاب حجم بالایی ازمطالب گوناگون را در خودش جای داده است و اینگونه که از ازدیاد مطالب  تحلیلو تصفیه نشده برمی آید آشکار است که زحمت خالصانه  و اندیشمندانه ای که درخوریک مطلب یا نظریه تاریخی توسط یک مورخ آگاه به زمان و مسلط به امورعصرخود باشدکمتر مشاهده میشود، بیشتر مجموعه ای از نسخه های یادداشتی و اطلاعات تصفیه نشده ایهستند که بدون تحلیل و ارزیابی به حلقوم کتاب ریخته شده اند که اثر را بی ارزش میکند. حتی روشهای متفاوتی که باید بر یک مطلب تاریخی ومستند ازجمله (تحلیل، تصفیه،مطابقت، نظرسنجی،صحت و اصالت و…) اعمال شود بر آنها وجود ندارد بیشتر مطالبی هستند که سینه به سینه از افراد مختلف و قشرهای متفاوت ، با سطح دانش و آگاهی هایگوناگون گرفته شده است، نقل و منتشر شده اند وهیچگونه اعمال نظری واقع بینانه برروی آنها انجام نشده است ، هرچند در جای جای کتاب مطالب مفید و مهمی وجود دارد کهآگاهانه انتخاب شده است و دارای صحت  و اصالت هستند ولی متاسفانه آن مطالب همدر زیر آن همه اطلاعات ارزیابی نشده آسیب دیده است و مجالی برای نمایان کردن خودپیدا نمی کنند.

در تاریخ چون تکیه همه بر اسناد وشهادتهاست، مورخ ناچار می بایست به انواع مدارک که در پرونده دارد ((اسناد کتبی،برگه ها و مآخذ اطلاعات غیرمستقیم ))استناد کند واستشهاد.این کار البته در صورتیحاصل درست می دهد که غیر از نقد اسناد و مدارک ، مورخ در اصل شهادتهایی هم که ازآنها بر می آید با نظر منتقد نگاه کند ، آنها را جرح و تعدیل کند ، آن را که قابلاعتماد است از آنچه نامعقول یا ردکردنی است جدا کند، شهادتهایی را که از لحاظتاریخ و محل ممکن است از آنچه قبولش از جهت زمان و مکان اشکال دارد تفکیک نماید ،آنچه را خبر واحد است از آنچه به تواتر و شیاع پیوسته است باز شناسد، آنجا کهشهادت ممکن است انعکاس مصلحت جویی یا تمایلات شخصی گواهان باشد خود را از اتکاء برصرف شهادتها نگاه دارد»۳ ودر مقابل حجم اطلاعات و شهادتهای افراد مختلف زود تسلیم نشود، آنها را دقیق بسنجدو ارزیابی کند، از اینجاست که ذکرمآخذ ضرورت پیدا میکند و بی آن کار مورخ نه کامل است و نه در خور اعتماد.

 بهعلاوه مورخ باید با شناخت درست به صحت و سقم اخبار و گواهی ها و یادداشتهایی کهجمع آوری کرده اطمینان پیدا کند و چشم بسته تسلیم مندرجات هر نوع سند و گواهی نشودکه مبادا با سبکسری و بی دقتی و افراط در خوشباوری و شور و هیجان که آفت قلمبسیاری شده است اقدام به ارائه آنها بکند ،از دیگر موضوعاتی که پژوهشگرعرصه تاریخبایستی بدان آشنایی داشته باشد، شناخت آدرس و پایگاهها و افرادی که از آنها برایکسب اطلاعات استفاده می کند است که این به نظرم از حساس ترین و مهم ترین کارهاییاست که باید انجام شود. جزئی نگری بر موضوعات تاریخی و بزرگ کردن کارهای کوچک واغراق و مبالغه در آنها و ستایشهای بی مورد و بیجا موضوعی هست که در این اثر بهوفور یافت می شود مع ذالک گویی ما با شخصی بی طرف به عنوان  مورخ سروکارنداریم و مؤلف شخصی غالب است که پشت سر هم دارد حکم های بی جا و بی پایه و اساسصادر میکند که این یکی از نقص های کلی است که در این کتاب مشاهده میشود واینغیرازاینکه نشان میدهد که مؤلف هنوز از کوچه بازار آن مکان بیرون نزده است و درگیرهمان یادداشتهای اولیه و ابتدای کار است که می بایستی تحلیل و ارزیابی میشد و بهصحت و اصالت می رسید چه چیز مهم  دیگری را می رسانند ؟از اضافه کردن القابگذشته به شخصیت های امروز از جمله (آ، کدخدا، خان،…) که هر کدام از این لقب ها بهدوره ای خاص و زمانی مشخص مربوط هستند وتعریف مشخصی دارند چه بهره ای امروز میتوان از آنها گرفت؟! دراین عصر فناوری اطلاعات و تکنولوژی جهانی کشتی غرق شدهفرهنگ ما را کدام خان میتواندنجات دهدو کدام درد ازتاریخ ما را درمان میکنند! که مورخ باید به آن با کمال وسواسوچشم پوشی از غرایض شخصی و تعارفات روزمره که این روزها به وفور یافت می شودنظرکند تا مبادا از ارج و ارزش اثر بکاهد، نکته دیگر اینکه کتاب پر است از اشکالاتدستور زبانی و نگارشی و تهی از انضباط  نویسندگی که شما دراکثریت صفحات باخواندن مطالب متوجه این بی نظمی خواهید شد که اگر بخواهیم به آنها بپردازیم تنهاوقت را هدر داده ایم.

 با شناختی  که از قلم این بزرگوار دارم و چند وقت پیش هم کتابی از ایشاندیدم میدانم که این دوست عزیز در انتشار مطالب  بسیار عاجل هستند آن هم مطلبتاریخی که فراتر از هر نوشته ای دیگر باید آن را چکش کاری کرد و بسا سالها باید برآن طی شود که بسیاری از هویتها و اصالت اثرها در این توقف های چندین ساله هویدامیشود که با افتادن آبها ازآسیابها ماتازه صدای همدیگر را میفهمیم  ومیبینیم که این سروصداهای  کاذب وشلوغیهای فریبنده که اطراف یکایک ما را گرفته اند و گریبانگیر اندیشه های ما شدهاند تا چه اندازه ادبیات ما را به سمت انحطاط و تباهی کشانده اند. مورخ باید باشکافتن کتابهای تاریخی متفاوت  و مربوط به اثر، تحقیق و جستجوهایفراوان  مطالب خود را به صحت و اصالت برساند، به نظرم مطالب تاریخی بیشترشبیه به ذراتی هستند که در هوا رها هستند و باید کسی که جرأت می کند  ناممورخ را بر خودش می گذارد باید شجاعت و درایت این را هم داشته باشد که این مطالبرا به گزین کند که حق همه کسانی هم که از آن تاریخ سهم دارند ادا شود و مبادا حادثهمهمی یا هویت مهمی بر اثر اندک سهل انگاری از قلم بیفتد و کتاب را فاقد ارزش واعتبار بکند وگرنه همیشه بوده اند کسانی که قصد وارونه نوشتن تاریخ را داشته اندولی دیدیم که شعله آن ناخالصی ابتدا خود کتاب را سوزانده است وازاذهان پاک کرده،این تصمیم را ما نمیگیریم این تصمیم برعهده خود تاریخ است که خدارا شکر تاریخ هممثل ما آدمها چشم دارد ،گوش دارد، زبان دارد ،هم فراز میبرد و هم نشیب می آورد،تازه فرقش هم با ما این است که او گذشته را هم خوب به خاطر می آورد، بالاخرهآنچنان می پالاید تا آن حرفی که صحت و اصالت دارد را به نسلهای آینده اش بازگوکند.

بهنظر من بعضی ها یابیکارند تاریخ می نویسند یا واقعا دلسوزند و ازاین دو حال خارجنیست وگرنه جمع آوری و ارزیابی یک مطلب تاریخی و تحلیل وبررسی آن نیاز به زحمتهایچندین ساله علمی و مطالعات گسترده تاریخی فراوانی دارد،که پس از گذشتن از هفت خواناست که رستم رستم میشود ، نکته جالبی آقای ابوالقاسم حالت درکتاب ارزشمند خود (پابوسی و چاپلوسی) دارند که بی ربط با بحث ما هم نیستمیگوید”یک پزشک قلابی را به محاکمه می کشند که:تو چون دکتر نیستی و جواز پزشکینداری به تندرستی مردم لطمه میزنی، ولی به هیچیک از این لغت سازان قلابی نمی گویند: توچون صلاحیت لغت سازی(فرهنگ نویسی) نداری سلامت فرهنگ و زبان را به خطر میاندازی»۴. ایکاش در این ازدیاد ادارات یک اداره ایی هم بود مسئول رسیدگی به مطالب در حالانتشار و درآنجا عیار هرمطلبی که قصد انتشار در مردم را داشت توسط  کارگروهیدانشمند و متخصص سنجیده میشد و تا صحت واصالت آن اثر هویدا نمیشد حق انتشار مطلبرا نداشت تا اینگونه ادبیات ما به انحطاط کشیده نمیشد علی الخصوص ادبیات مابختیاری ها که به ندرت کسی از روی صحت و سقم و بدون هیچ سوء قصدی به نوشتن درآنمبادرت ورزیده و هر کسی هم دست به قلم شده یا بیکار بوده یاخودش سوءقصدی داشته یااطرافیانی بودند که برای رسیدن به اهداف خود او را ترغیب و تشویق به این کارمیکردند ودرآخر هم یک اثر فاقد منبع معتبر و بی پایه واساس ازکاردرآمده است که آن هم زمانه ی هوشیار درهمان روزهای اول به نابودی آنها مبادرت ورزیده، آن هم طوری که به خودی خود ازذهنها فراموش شده است،و انصافا که باید به او آفرین گفت :

قضا گفت گیر و قدر گفتده       فلک گفت احسنت ملک گفت زه»۵

حالکه سر سخن به اینجا کشیده شد شایان ذکر است که شوربختانه ما هنوز در بختیاری صاحبکتاب جامعی در حوزه تاریخ توسط یک مورخ توانمند و نکته سنج نشده ایم و بیشترکتابهایی هم که در این باره نوشته شده اند هرکدام مشکلات خاص خودشان را دارند براینمونه در کتابی که تحت عنوان تاریخ بختیاری منسوب به علیقلیخان سردار اسعد تالیفشده است به قول استاد مهراب امیری بیشتر کتاب شامل خاطرات و یادداشتهای مسافرانخارجی و ایرانی است که به مناسبتهایی به قلمرو بختیاری سفر کرده اند که نقل تمامآن خاطرات آن هم تحت عنوان تاریخ بختیاری (غیر از چند مورداستثنایی)نه لازم بود ونه ضروری! و شاید به همین دلیل بود که مرحوم پژمان بختیاری در مجله وحید گفته است:متاسفانه در کتابی که به دستور مرحوم سردار اسعد (بدون دخالت شخصی او) نوشته وآن را تاریخ بختیاری نامیده اند، دراین مورد نکته تاریخی مستند به اسناد صحیح ومقبول دیده نمی شود۶

ویادر تاریخ های دیگر که تحت این عنوان هستند بیشتر مربوط به جنگ و ستیزهای محلی واختلافات خانوادگی است وخاطره نویسی با تاریخ نویسی اشتباه گرفته شده است و دراغلب شرح وقایع مصادره به مطلوب کرده اند ، نکته ای که دکتر زرین کوب در کتابارزشمند خود تحت عنوان تاریخ در ترازو مکرربه آن اشاره دارد و مورخ را از این کار باز می دارد ومی گوید در ارزیابی علمی بعضیآثار گه گاه آنها را به اصل مآخذشان برمیگرداندند و از روی همان مآخذ میزان ارزش واعتبار آن آثار را بیان میکردند.

بهنظرمن از لحاظ تاریخی و پژوهشی و اام به رعایت دقیق قواعد تاریخ نگاری و تاریخنگری که باید هرمورخی به رعایت آنان گردن بنهد و به آن قواعد وقوف کامل داشتهباشد، سوای آثار ارزشمند ژان پی یر دیگار۷ و پروفسور گارثویت واثر ارزشمند اصغر کریمی (سفر به دیار بختیاری)۸واثر غلامرضا میرزایی دره شوری (بختیاری ها و قاجاریه)۹ وبخش هایی از سفرنامه لایارد۱۰ کهاشاره به یکی از وقایع مهم در بختیاری (نبرد محمدتقی خان بختیاری با حکومتقاجاریه) میکند، همچنین کتاب (جامعه بختیاری وتحولات ایران) نوشتهدکتر غفار پوربختیار۱۱،کارارزشمندی که بتوان آن را به معنای واقعی کلمه تاریخ بختیاری نامید صورت نگرفتهاست ،البته نمی توان هم گفت که در کتابهایی که امروز تحت این عنوان وجود دارندنکات مفیدی وجود ندارد و یقینا مواردی هست که برای پژوهشگران و محققان مفید و قابلاستناد است.

سخن به درازا کشید ازبس که قصه طولانی ست۱۲″، همانگونهکه در ابتدا گفتم هدفم یادآوری بود وگرنه من حقیر نه صاحب نظرم و نه در جایگاهیهستم که بیشترازاین نکته هایی را بگویم، همچنین قصد شکافتن کتاب موردنظررا همندارم ودراین موارد چون با عموم افراد و انباشت مطالب تصفیه نشده سروکارداریم  کار بی فایده ای است و همچنان هم در این موارد مرغ یک پا دارد!، شایدبتوان گفت گزارش شیرینی است برای کسانی که از این شیرینی سهمی دارند! نهتاریخ  یک  قوم بزرگ که ریشه در گذشته های دور و دراز دارد و آنقدر تلخیها چشیده  که هنوز بعد از گذشت سالها گریبانگیر کودکان آنان هم شده است کهاین شیرینی های کاذب تنها نمکی بر زخمهای کهن این مادرمهربان می پاشند.

یادماننرود که نقد، یافتن و نشان دادن راه است و برطرف کردن عیبها و کاستی های اثر وآشکار ساختن مسائل پنهان است ،زیرا نقد از طلب ، شناخت ، ارزیابی ، و سنجش مایهمی گیرد و به باروری و زمینه سازی منتهی می گردد. بنابراین تعصب ، کوته بینی ،حمله های بی مبنا در نقد جایگاهی ندارد.۱۳ بهامید روزهایی که نهال نقد روزی در بختیاری به بار بنشیند و در متعالی کردن وماندگاری آثار به ما کمک کند.

نهایتکلام اینکه ما به درخت مدیونیمو وقتی که زیبایی و طراوت یک درخت را از جهان میگیریم تا یک کتاب را چاپ کنیم آنکتاب باید میلیونها درخت را در جهان زنده بکند و جوانه های شعور و معرفت و عشق رابه جهانیان هدیه دهد،  که شوربختانه این تنها چیزی است که در جامعه ما به آناهمیتی داده نمی شود. دریغ از کمی دلسوزی برای یک جامعه، واویلا برای یکفرهنگ، حسرت برای یک قوم و در آخر برای یک نسل که به دنبال نگفته های ماتحقیق و تفحص میکنند!   / پایان.

                           

                              (نوشته: مهرزادکاظمی دی ماه ۹۸)

منابع وجستجوها

۱-با من به سرزمینبختیاری بیایید،الیزابت مکبن روز،ترجمه مهراب امیری(۱۳۷۳)نشر سهند  // ۲-تاریخ بختیاریخلاصه الاعصار فی تاریخ البختیار»، علیقلیخان سردار اسعد و عبدالحسین لسانالسلطنه سپهر ملک المورخین» ،چاپ سوم (۱۳۸۶) ،انتشارات اساطیر // ۳-تاریخ در ترازو،دکتر عبدالحسین زرین کوب (۱۳۶۲) تهران ، انتشارات امیرکبیر ///  ۴-پابوسی وچاپلوسی،ابوالقاسم حالت،(۲۵۳۷) انتشارات گوتنبرگ/// ۵-شاهنامه فردوسی ،بهکوشش دکترسعید حمیدیان (۱۳۸۷)چاپ سیزدهم ،نشر قطره  // ۶-تاریخ یاجتماعی بختیاری،جن.رایف.گارثویت ،ترجمه و حواشی؛مهراب امیری (۱۳۷۳) نشر سهند // ۷-فنونکوچ نشینان بختیاری، ژان پی یر دیگار، مترجم؛ اصغرکریمی(۱۳۶۶)،انتشارات آستان قدسرضوی /// ۸-سفر به دیاربختیاری ،اصغر کریمی (۱۳۶۸)، نشر فرهنگسرا  // ۹-بختیاریها و قاجاریه، غلامرضا میرزایی درهشوری،(۱۳۷۳)، انتشارات ایل،شهرکرد //  ۱۰-سفرنامهلایارد ،ترجمه؛ مهراب امیری (۱۳۷۶)،انتشارات آنزان//  ۱۱-جامعهبختیاری وتحولات ایران، غفار پوربختیار، (۱۳۸۷)، انتشارات دانشگاه آزاد(مسجدسلیمان) /// ۱۲-دیوانداراب افسر بختیاری، چاپ هفتم (۱۳۸۴) ،انتشارات آنزان،تهران  /// ۱۳--درآمدی بر روش پژوهش در تاریخ، علیرضاملائی توانی،(۱۳۸۷)،نشر نی //   -روش تحقیق وپژوهشعلمی در تاریخ،جواد هروی (۱۳۸۶) تهران، امیرکبیر  /// ۱۵-انگلیس و بختیاری،خدابخش قربانپور دشتکی(۱۳۹۰)،نشر شهر ///  ۱۶-تاریخ بختیاری،ابوالفتح اوژن بختیاری (۱۳۴۶)، بی نا ،تهران /// ۱۷-مجله وحید-شماره ۲ سال ۳ بهمن ۱۳۴۴   //  ۱۸-تاریخ ایل کهنبختیاری.

 

شعر(علی اکبربهرامی)

تاریخ نویسانی که حق راباطل کرده اند!!

به ناامیدی ازاین در مرو امید اینجاست

تاریخ ,هم ,بختیاری ,، ,  ,کتاب ,است که ,    ,است و ,را به ,که در ,جامعه بختیاری وتحولات ,عنوان تاریخ بختیاری

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

هموار کنکور bertolewa تازه های کامپیوتر زندگی سوی کمال بلاگ گو | وبلاگ ساز | ساخت وبلاگ | ابزار وبلاگ | قالب وبلاگ شابلون طراحی خط سایه چشم ابروگربه ای پهن ژله ای زنانه دخترانه1399 ciaspeechpetcomp Deangelo's game پنحره ی انتطار caphokerming